مرکز مطالعات جمهوری اسلامی دانشگاه دولتی ایران سن پترزبورگ "دانشکده ایرانیکوم"
مدیر پروژه: درازدوف ولادیمیر آلبرتوویچ، دکترای زبانشناسی و انشیار دانشکده شرق¬شناسی در دانشگاه دولتی سنت پترزبورگ
یكی از مهمترین چالش¬های مطالعات ایرانشناسی در جهان، تعیین تعلق آثار تاریخی برجسته ادبیات فارسی به پدیدآورندگان آن است. در وهله نخست، این موضوع در مورد شاعران و نویسندگان ممتاز فارسی صدق می کند که سهم آنها در غنای فرهنگی ایران و جهان غیرقابل انکار است و در مجامع بین المللی از شهرت جهانی برخوردارند.
در همین خصوص، مسئله مطرح شده در دهه 60-50 قرن بیستم پیرامون تعلق اثر حماسی فارسی و منظومه "شاهنامه" ("کتاب پادشاهان") به بنیانگذار آن، ابوالقاسم فردوسی (متوفای 1020/411 یا 1025/416) و همچنین منظومه دوم "یوسف و زلیخا" که بر اساس روایات قرآن و با همان وزن شعری متقارب به رشته تحریر درآمده، تا به امروز بی جواب مانده است. مجتبی مینوی، زبانشناس ایرانی در دهه 60-50 قرن بیستم این چنین استدلال نموده است که "یوسف و زلیخا" نمی تواند منظومهای باشد که توسط فردوسی به رشته تحریر درآمده است. زیرا سبک آن بسیار ضعیفتر و روایتگری و تصویرسازی آن مبتدیتر از "شاهنامه" است و در عین حال شاعری بزرگ نمی تواند چنین اثری معمولی را بسراید. به گفته مجتبی مینوی، تنها پژوهشگران ایرانی كه فارسی زبان مادری آنهاست، قادرند تا سبك اثر فارسی را تشخیص و درک کنند و در مورد اصالت آن به جمع بندی و نتیجهای متقن برسند.
تاکنون، موضوع تعلق چندین منظومه شعر به برجستهترین شاعر صوفی فارسی قرن دوازدهم، بنیانگذار شعر تعلیمی صوفیانه فارسی ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی (1140/535 یا 1150/545) روشن نشده است. نه پزوهشگران غربی و نه ایرانی هیچ یک قادر نیستند تا به طور دقیق تعیین کنند کدامیک از منظومههای شاعر به استثنای "حدیقه الحقیقه" (باغ حقایق) و "کارنامه بلخ" (کتاب اعمال بلخ) اصیل هستند و کدامیک صرفا به او نسبت داده می شود. در رابطه با اصالت بسیاری از منظومه های شاعر بزرگ صوفی فارسی قرن سیزدهم، فرید الدین عطار (متوفای 1220/617 یا 1234/632)، مباحثی جدی پیرامون ایرانشناسی در بعد جهانی در دهه 60 - 40 قرن بیستم صورت گرفت اما تا پایان آن دوره و حتی تا به امروز این موضوع همچنان مبهم باقی مانده است. اسلامشناس آلمانی، هلموت ریتر و زبانشناس ایرانی، بدیع الزمان فروزانفر استدلال کردهاند كه دو یا حتی سه شاعر با نام عطار وجود داشته است و ثابت کردهاند كه كدامیك از اشعار بی تردید متعلق به عطار است و كدامیك از آن اشعار صرفا به او نسبت داده میشود.
شاعر صوفی فارسی باباکوهی شیرازی (ابن باکویه) (متوفی 1037-1036/ 428 یا 1051-1050/442) طبق گفتهها و شنیدهها مولف حدود 270 غزال به شمار می رفت (به عنوان مثال به ا. ا. برتلس، 1965 مراجعه کنید). اما محمد قزوینی، زبانشناس ایرانی (1877-1949) و ه. ریتر (1892-1971) استدلال کرده اند که این غزلها چیزی جز اشعاری جعلی مربوط به قرن نهم هجری قمری/ پانزدهم میلادی نیست. تا دهه 60 قرن بیستم اعتقاد بر آن بود که نویسنده منظومه عرفانی و فلسفی "مصباح الارواح" ("چراغ ارواح") که پیرامون عروج روح به دنیای آخرت نگاشته شده، شیخ معروف صوفی قرن 13 اوحدالدین کرمانی (متوفای 1238/635) است. اما پژوهشگر ایرانی، بدیع الزمان فروزانفر و پس از وی ایرانشناس سوئدی به نام ب. اوتاس این چنین استدلال کردند که نویسنده منظومه یکی از شخصیتهای نیمه دوم قرن ششم هجری قمری/ دوازدهم میلادی یعنی شمس الدین بردسیری است.
بحث و جدل میان پژوهشگران ایرانی نظیر عفیف عسیران و رحیم فرمنش که در رابطه با تالیف رساله "لوایح" فیلسوف عارف ایرانی"عینالقضات همدانی" (525- 492 /1131- 1098) در دهه 50 و 60 قرن بیستم پیش میآمد، تاكنون به هیچ نتیجهای ختم نشده است. عسیران معتقد بود كه از نظر سبک، رساله هیچ سنخیتی با سبک همدانی ندارد در حالی که فرمنش معتقد بود که سبک لوایح شبیه به سبک سایر آثار همدانی است و لذا همدانی خود مولف این رساله است.
تشخیص و اثبات تألیف منظومه "عشاق نامه" ("کتاب عاشقان") توسط فخرالدین عراقی (688 -610/ 1289- 1213) هدف مهم مطالعات ایرانشناسی در جهان است.
علاوه بر مطالعه زندگینامه، وقایع تاریخی، متنسنجی، ویژگیهای مذهبی و سایر عوامل برای تعیین مولف یک اثر فارسی دوره قرون وسطی، تجزیه و تحلیل سبک نویسنده نیز از ابزار مهم این موضوع به شمار می رود. تجزیه و تحلیل سبک شامل تجزیه و تحلیل زبان تصویرگری، تکنیکهای مختلف سبک و برجستهسازی گزینشی قافیهها، ردیفها، واژگان و عبارات از سوی مولف است. تجزیه و تحلیل سبک بدون روش علمی معقول، بافته ذهن آدمی است که با احساسات، سلایق و برداشت ذهنی محقق در می آمیزد.
روشهای دیجیتال کار با آرایههای متنی قادرند تکنیکهای سبک و سیاق یک نویسنده را به صورت عینی و سریع آشکار سازند و مقایسه زبان تصویرگری و آرایههای ادبی-هنری یک اثر "مشکوک" با اثر دیگری که در تعلق آن به نویسنده شک و تردیدی نیست، این امکان را می دهد تا به پاسخی منصفانه و بیطرفانه پیرامون اصالت متن دست یابیم و با گذشت زمان بسیاری از چالشهای "همیشگی" در زمینه ایرانشناسی در جهان را حل و فصل نماییم. با توجه به این موضوع که تاکنون از استایلومتری دیجیتالی صرفا برای مطالعه آثار اروپایی استفاده شده، بدون اغراق پروژه پیشنهادی در بعد جهانی ابتکاری و ابداعی به شمار میرود.